داستان شکلگیری پیپال به سال ۱۹۹۸ دقیقا زمانیکه حباب دات کام در حال شکلگیری بود برمیگردد. حبابی که در سال ۱۹۹۷ شکل گرفت و بعد از ۶ سال منفجر شد و در خلال آن پیپال، آمازون، ایبی و برخی از استارتآپهای بزرگی که هماکنون توسعه یافتهاند، به سختی از آن جان سالم به در بردند.
داستان شکلگیری پیپال به سال ۱۹۹۸ دقیقا زمانیکه حباب دات کام در حال شکلگیری بود برمیگردد. حبابی که در سال ۱۹۹۷ شکل گرفت و بعد از ۶ سال منفجر شد و در خلال آن پیپال، آمازون، ایبی و برخی از استارتآپهای بزرگی که هماکنون توسعه یافتهاند، به سختی از آن جان سالم به در بردند.
حباب یکی از موضوعات پیچیدهی اقتصادی است که اغلب در حوزههای مختلف اقتصادی مثل سکه، مسکن، دلار و … رخ میدهد. اما در سال ۱۹۹۸ اتفاق جالبی افتاد، این حباب اقتصادی حول کسبوکارهای اینترنتی شکل گرفت.
حباب اقتصادی چیست و چگونه شکل میگیرد؟
حباب اقتصادی داد و ستدی فراتر از ارزش واقعی معامله است. در واقع شما یک دارایی را با قیمتی بیشتر از قیمت واقعی آن دارایی میخرید، چون احساس میکنید فرد دیگری را پیدا خواهید کرد که این دارایی را با قیمتی بیشتر از آنچه که شما پرداخت کردهاید، از شما بخرد. این حباب همچنان بزرگتر میشود تا اینکه دیگر کسی دارایی موردنظر را با قیمت فراتر از قیمت واقعی نمیخرد. در چنین شرایطی حباب میترکد و یک بحران اقتصادی شکل میگیرد. بحرانی که منجر به ثروتمندشدن عدهای و متضرر شدن عدهای دیگر میشود.
داستان شکلگیری حباب دات کام
سال ۱۹۹۷ توجه سرمایهگذاران و کارآفرینان به دنیای اینترنت بیش از اندازه شد، تا جایی که سادهترین ایدهها توانسته بودند سرمایههای زیادی را به خود اختصاص دهند. بسیاری از شرکتهای اینترنتی که در آن زمان شکل گرفتند، امروزه وجود خارجی ندارند. در واقع، بسیاری از سرمایهگذاران پول نقد خود را در استارتاپهایی سرمایهگذاری کردند که بازدهی کافی نداشت. به عبارت سادهتر، کارآفرینان و سرمایهگذاران احساس میکردند که به یک بازار گسترده و سودده دست یافتهاند، در حالیکه این توهمی بیش نبود.
پیتر تیل در مصاحبهای که با مجلهی تایم در مورد حباب اقتصادی دههی ۹۰ داشت میگوید آن سالها اینکه شرکتها باید به سهامداران خود سود برسانند، به اندازهی امروز واضح و آشکار نبود، در واقع اولویت نبود. هدف فقط راهاندازی شرکتهای اینترنتی و امیدوار بودن به سوددهی بود.
با اینکه حباب اقتصادی و اتفاقاتی که در سال ۱۹۹۰ رخ داده، فوقالعاده پیچیده و جذاب است. اما نمیخواهیم بیشتر از این به تکرار مکررات بپردازیم، شما میتوانید این موضوع را گوگل کنید و ریز به ریز اتفاقات آن دوران را بخوانید. اما آنچه پراهمیتتر به نظر میرسد و حداقل آموزندهتر است، درسهایی است که منجر به نجات تعدادی از کارآفرینان خوششانس آن زمان شد.
درس هایی از استارتآپهای عصر حباب دات کام
در سال ۲۰۰۰ پیترتیل از معدود افرادی بود که آینده را پیشبینی کرد. مارس ۲۰۰۰ داستان معروفی از اتاق جلسهی پیپال منتشر شد. زمانیکه بحث فروش پیپال به میان آمد، همهی اعضای تیمِ مدیریت مخالف بودند، به جز تیل که با آرامش در آن جلسه عنوان کرد حباب اقتصادی به اوج خود رسیده و اکنون ما باید فقط به دنبال سکههای نقد باشیم.
پیتر تیل معتقد است هر زمانی حباب مخصوص خود را دارد، او میگوید امروزه ما در حباب دیگری گیر افتادهایم و آن حباب تحصیلات دانشگاهی است.
پیتر تیل معتقد است استارتآپهای سیلیکونولی درسهای مهمی از دوران حباب دات کام آموختند و او آنها را در چهار دسته جای میدهد که در ادامه به آنها میپردازیم.
پیشرفت تدریجی است
آنچه که حباب اقتصادی آن زمان را متورمتر کرد، چشمانداز بزرگ و غیرواقعی بود. کارآفرینان و سرمایهگذاران آن زمان واقعا زیادهروی کردند. هر کسی ادعا میکرد که قادر است کاری بزرگ انجام دهد و هر کسی میخواست جهان را تغییر دهد. آنهایی که میتوانند جهان را با تغییرات بزرگ همراه کنند فروتن هستند و میدانند که پیشرفتهای آرام و کوچک تنها مسیر امن رو به جلو هستند.
برنامهریزی تنها زمانی به درد میخورد که انعطافپذیر باشد
در تمام مسیر کارآفرینی باید انعطافپذیر ماند. اگر شما به عنوان یک کارآفرین برای روزهای پیشرو برنامهریزی کردهاید و دقیقا میدانید که چه کاری را چه زمانی انجام خواهید داد، احتمالا در مسیر اشتباهی هستید. کارآفرینان اگنوستیک(ندانمگرا) هستند، آنها نمیدانند چه کاری را باید انجام دهند، بلکه همه چیز را با آزمون، خطا و تکرار پیش میبرند.
روحیهی رقابتی داشته باشید
سعی نکنید یک بازار جدید ایجاد کنید، تنها راه برای اینکه مطمئن شوید کسبوکار شما واقعیست این است که کسبوکارتان را با وجود حداقل یک مشتری برای محصولتان شروع کنید. بنابراین نه تنها باید از رقیب نترسید، بلکه باید در بازاری وارد شوید که رقیب دارید. بهترین راه این است که محصولات رقبای موفق را بهبود داده و سعی یک محصول موفق بهتر تولید کنید.
تبریک بنز برای سالگرد ۱۰۰ سالگی “بی ام و” میتواند نمودی از این مورد باشد.
ممنون برای ۱۰۰سال رقابت با ما، ۳۰ سال اول که نبودی خیلی خسته کننده بود.
روی محصول تمرکز کنید، نه فروش
اگر محصول شما نیاز به تبلیغات و یا فروشندگانی برای فروش دارد، محصولتان به اندازهی کافی خوب نیست. تبلیغات در دوران حباب اقتصادی کارگشا نیست و به وضوح بیفایده است. در چنین وضعیتی تنها رشد ویروسی است که پایدار میماند.
پیتر تیل میگوید قوانین بسیار پیچیدهای بر جهان حاکم است، به همین جهت نمیتوان گفت دقیقا چه کاری خوب است و چه کاری بد. همهچیز اقتضایی است، در واقع فعالیتی که منجر به موفقیت ما در یک شرایط خاص شده است، ممکن است منجر به شکست فرد دیگری با شرایط متفاوت گردد. لذا ما نیاز داریم در شرایط گوناگون خود را در دل حوادث بیندازیم و به آرامی مسیر را پیش ببریم. اما نکتهی مهمی که وجود دارد اینست که ما باید یاد بگیریم از مغزمان به اندازهی سایر اندامهای بدنمان بهره بگیریم.
با این حال، ما هماکنون نیاز داریم که برخی از غرورها و تعصبات مشابه با سال ۱۹۹۹ را داشته باشیم. ما فناوریهای جدید میخواهیم، برای ساخت نسل بعدی از شرکتها ما نیاز داریم که اشتباهات گذشته را کنار بگذاریم و با طرز تفکری صحیح برای کارهای جدیدتر قدم برداریم.
این دوران حباب برام آشناست(!) البته ما هنوز به ترکیدن این حباب نزدیک نشدیم و فکر می کنیم حداقل ۴-۵ سال دیگه این حباب به بزرگ شدن ادامه بده.
متاسفانه ما مثل اونا فکرمون تنوع طلب نیست ، همه روی سکه و طلا و ملک سرمایه گذاری میکنن 😐