اینکه زرینپال نسخهی ایرانی پیپال، دیجیکالا نسخه محلی آمازون، اسنپ و Tap30 نمونههای ایرانی اوبر نامیده میشوند و توانستهاند در ایران به همان موفقیتی که نمونههای خارجی در جهان به آن موفقیت دست پیدا کردهاند، برسند؛ خیلی خیلی خوب است. اتفاقی که الجزیره در گزارشی که در ادامه به آن میپردازیم، به این موضوع پرداخته است.
اما آیا این استارتاپهای موفق در ایران توان مقباله و یا به عبارتی بهتر، رقابت با نمونهها موفق خارجی را دارند؟ یا اینکه با ورود آنها به ایران همه از میدان به در میشوند و در بهترین حالت زیرمجموعهای از آن شرکتهای بزرگ خواهند شد؟
اینها سوالاتی است که ذهن همه را درگیر میکند و پاسخ قطعیای برای آن وجود ندارد، خیلیها هم که قاطعانه میگویند این اتفاق، یعنی ورود همان شرکتهای بزرگ به ایران هیچوقت اتفاق نمیافتد یا اجازهی ورود به آنها داده نمیشود!
اما زرینپال چه میشود؟
زرینپال هم خود را فراتر از بقیه نمیداند اما همواره سعی میکند به این موضوع کاملا مثبت فکر کند و راهکارهایی برای این داستان داشته باشد. شاید اگر زرینپال در کنار پیپال قرار بگیرد، با توجه به تمایل استفادهی کاربران از نمونههای موفق محلی و ارائهی راهکارهای موثر، بتوان به حرکت رو به جلوی زرینپال در کنار پیپال نگاه مثبتی داشت.
در ادامه گزارش اعتراف الجزیره به موفقیت استارتآپهای ایرانی را به نقل از هفتهنامه شنبه، بخوانید و با نظرات خود تکمیل کنندهی این نوشته باشید ؛)
اعتراف الجزیره به موفقیت استارتآپهای ایرانی
با وجود اینکه ایران برای سالها و حتی دههها از اقتصاد جهانی دور بوده و همواره هدف اعمال تحریمها قرار داشته، شرایط در حال تغییر است و اقتصاد ایران در آستانه تحول قرار دارد. هرچند توافق هستهای و لغو تحریمها یکی از دلایل پویاشدن اقتصاد ایران به شمار میرود اما نمیتوان نقش تکنولوژی را در این زمینه انکار کرد. اقتصاد ایران به لطف تکنولوژی تحرک بیشتری پیدا کرده و جوانان تحصیلکرده و مبتکر ایرانی از پیشرفت تکنولوژی برای ایجاد فرصتهای اقتصادی و شغلی استفاده میکنند.
الجزیره در گزارشی با اشاره به رونق استارتآپهای ایرانی نوشت: در ایران دهها میلیون نفر از تلفن همراه استفاده میکنند و نیمی از آنها گوشی هوشمند در اختیار دارند. جمعیت جوان ایران حدود ۳۲ میلیون نفر برآورد میشود؛ جوانانی که بین ۲۰ تا ۳۲ سال دارند و اغلب علاقهمند به تکنولوژی هستند. آمار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات حاکی از آن است که تا مارس ۲۰۱۷ نرخ نفوذ اینترنت ۶۵ درصد و نرخ نفوذ تلفن همراه نزدیک به ۱۳۰ درصدخواهد بود. ایرانیان نیز مانند اغلب کشورهای دیگر بیشتر با گوشیهای هوشمند خود به اینترنت متصل میشوند و گوشی هوشمند نخستین ابزار آنها برای استفاده از اینترنت به شمار میرود.
باتوجه به استقبال گسترده مردم از گوشیهای هوشمند و اینترنت، جوانان مبتکر و باهوش ایرانی نیز بنیانگذاری استارتآپها را آغاز کردهاند. در ۳ سال گذشته پهنای اینترنت در ایران گسترش یافته و بخشهای بیشتری تحت پوشش اینترنت ۴G قرار دارند. در نتیجه موفقیت استارتآپها نیز بیشتر شده است.
الجزیره در ادامه مینویسد: از آنجایی که اجرای توافق هستهای لغو برخی تحریمها را به دنبال داشته است، سرمایهگذاری هم از منابع داخلی و هم منابع خارجی به تدریج در حال افزایش است. در همین حال اکوسیستم ابداع و نوآوری بین استارتآپها و سرمایهگذاران جسور که برای تامین مالی ایدههای جدید آمادگی دارند، در حال گسترش است.
البته ایرانیان هنوز به بسیاری از خدمات اینترنتی متداول در کشورهای دیگر مانند اوبر، پیپال و آمازون دسترسی ندارند. بنابراین، استارتآپهایی مانند اسنپ و Tap30 به این منظور طراحی شدهاند که خدماتی مانند اوبر در اروپا را به ایرانیان ارائه دهند. زرینپال نیز نسخه ایرانی پیپال به شمار میرود و دیجیکالا نسخه محلی آمازون است.
گشایش اقتصادی، پیشرفت تکنولوژی و تجربه موفق استارتآپها در ایران یک دستاورد مهم دیگر نیز به همراه داشته و آن بازگشت برخی نخبهترین و باهوشترین جوانان ایرانی به کشور است. برخی جوانان ایرانی که تجربه کار در سیلیکونولی کالیفرنیا را داشتهاند، اکنون به ایران بازگشتهاند. از سوی دیگر دولت هم پارک تکنولوژی احداث کرده است. این روند میتواند به جذب هر چه بیشتر جوانان مبتکر در بخش استارتآپها کمک کند.
سیلیکونولی از کالیفرنیا تا تهران
دویچهوله نیز با اشاره به رشد استارتآپها در ایران مینویسد: استارتآپها را شرکتهای نوپا که در زمینه تکنولوژی فعالیت دارند، تعریف کردهاند. موج تولد و رشد استارتآپها از سیلیکونولی کالیفرنیا به ایران هم رسیدهاست.
استارتآپها در جهان در دوران حباب اقتصادی در سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ پا گرفتند؛ یعنی زمانی که بازارهای بورس شاهد رشد سریع سهامشان به دنبال رشد بخش اینترنت و فعالیتهای مرتبط با آن بودند. سرانجام جریان رو به رشد و جوان استارتآپها در دنیا به ایران نیز وارد شد. دیجیکالا یکی از شناختهشدهترین و موفقترین استارتآپهای ایران و دارای یکی از پربینندهترین وبسایتهای تجارت دیجیتال خاورمیانه است. این استارتآپ با بیش از ۱۷۰۰ همکار از سوی برخی تحلیلگران، نسخه ایرانی «آمازون» خوانده شده است. دیجیکالا در غیاب رقبای بینالمللی در زمینه فروش آنلاین محصولات دیجیتالی در ایران فعالیت دارد.
گزارشها حاکی از آن است که بیش از ۹ هزار کسبوکار اینترنتی دارای نماد اعتماد مرکز توسعه تجارت الکترونیکی وزارت صنعت، معدن و تجارت در ایران وجود دارند. بیش از نیمی از این کسبوکارها در تهران هستند و پس از آن اصفهان، خراسان رضوی، فارس و آذربایجان شرقی قرار دارند. البته تمرکزگرایی تنها مسئله استارتآپها و کارآفرینی دیجیتال در ایران نیست. استارتآپهای ایرانی که تعداد کمی از آنها موفقیت لازم برای شناختهشدن را به دست آوردهاند، هنوز نتوانستهاند در تمامی حوزهها وارد دنیای کسبوکار الکترونیک شوند. آرش زاد، کارآفرین و مدیر مجموعه زیگزاگلب، به دویچهوله میگوید: «به طور کلی میتوان گفت ما در حوزه تجارت الکترونیک رشد خوبی داشتهایم اما هنوز در سایر حوزهها مثل حوزههای آموزش، سلامت، موسیقی، گردشگری و بسیاری موارد دیگر، جای کار زیادی وجود دارد.»
او از «کمبود نیروی کار متخصص، نبود امکان استفاده از برخی زیرساختهای فنی بهخاطر تحریمها، نبود امکان تبادل مالی با خارج از کشور و نبود قوانین مناسب» به عنوان چالشهای اصلی کار استارتآپها در ایران نام میبرد.
فریدون کورنگی، بنیانگذار و مدیر عامل «مپس» (مجتمع پارس سامانههای دانش پویا)، هم درباره مسئله قوانین در ایران اشاره میکند. او به دویچه وله میگوید: «قوانین تجاری مسلما یکی از مشکلات اساسی در ایران هستند چون ۶۰ سال پیش تدوین شدهاند. اگر بخواهید استارتآپ راه بیندازید، فرایند ثبت شرکت، گرفتن شماره مالیاتی و گرفتن بیمه کاری و… واقعا دست و پا گیر است.»
روند تکمیلی تدریجی
تحلیلگران میگویند باوجود موفقیتهای استارتآپهای ایرانی که در برخی موارد غافلگیرکننده بوده، تبدیلشدن سیلیکونولی ایران به آنچه که به واقع در کالیفرنیا وجود دارد، روند تدریجی و تکاملی است. به گفته آنها آنچه در سیلیکونولی مشاهده میشود به طور تکاملی اتفاق افتاده است. به بیان دیگر نمیتوان تنها تکههایی از سیلیکونولی را در ایران اجرا کرد و انتظار داشت اکوسیستمی برای توسعه فناوری در سطح بالا ایجاد شود.
برخی کارشناسان حوزه تکنولوژی نیز بر این باورند که ورود رقبا به بازار ایران میتواند به رونق استارتآپها کمک کند. البته آمادهکردن زیربنای مناسب برای ورود رقبای خارجی یک چالش جدی پیش روی سیلیکونولی ایران به شمار میرود. البته برخی تحلیلگران نیز نگاه بدبینانهتری دارند. آنها میگویند لغو تحریمها به پیشرفت استارتآپها در ایران کمک میکند اما در کوتاهمدت و حتی میانمدت امکان تبدیلشدن به نسخه ایرانی سیلیکونولی وجود ندارد. به گفته آنها ایران در مدت ۵ تا ۸ سال میتواند در سطح ترکیه در حوزه استارتآپهای منطقه فعالیت کند و این پیشبینی محافظهکارانه به واقعیت نزدیکتر است.
نظرات شما میتونه کامل کنندهی این موضوع باشه قطعاً، پس نظر شما چیست؟
شب بخیر ، واقعا هر بار که خبری از توفیق و رشد شرکت های ایرانی میخوانم یا میشنوم خوشحال می شوم ، اما به سرعت دغدغه هایی ذهنم را درگیر می کند ، این ها همان هایی هستند که ممکن است امروز خیلی مهم به حساب نیایند ولی دیر یا زود باید برای آنها چاره ای اندیشید .
اینکه دیجی کالا با آمازون و اسنپ با اوبر مقایسه میشود اتفاق خوبی است ، اما فراموش نکنیم که این روی مثبت سکه برای رسانه ها و یا کسانی است که از این قبیل مقایسه هامنتفع می شوند والا کسانی که درگیر این کسب و کار ها هستند میدانند این همه ماجرا نیست .
جزییات در هر کسب و کاری آنقدر زیاد شده است که ندانستن و غفلت از حتی یکی یا تنها اندکی از آن ها میتواند فاصله ها را بشدت و به سرعت زیاد کند .
جزئیات اما به چشم کسانی که در گیر و دار اجرای یک کسب و کار هستند همیشه نمی آید و نقش اشخاص ثالث و مستقل و نا رقیب در کسب و کارهای بین المللی ، نقشی مهم و جدی است .
برخلاف فرهنگ غالب در کسب و کارهای ما که به سرعت گمان میکنیم ، همه داستان یک صنعت را فهمیده ایم و اغلب خود را بی نیاز از مجموعه های بیرونی و مشاوران خارج از سلطه می دانیم . در دنیا نقش این قبیل نهادها هر روز بیشتر و جدی تر می شود ، چرا که جزئیات در رقابت های امروزی هر روز دارای نقش مهم تری میشود .
براستی آمازون یا اوبر دارای تکنولوژی منحصر به فردی هستند که برای مهندسان و برنامه نویسان ایرانی قابل دسترس نیست ؟ و یا اینکه چگونگی کسب و کار و گردش کارها قابل تقلید نیست ؟ البته که خیر … اما چرا و چگونه فاصله هایی اینچنین بزرگ بین آنهاو مدل های تقلیدی شکل میگیرد و چه چیزی میتواند این فاصله ها را کم و کمتر کند ؟
پاسخ این سوالات را باید در جایی خارج از ساختار داخلی این کسب و کارها جستجو کرد .
مثلا باید نقش شرکت های حسابرسی مستقل در رسیدگی به حسابهای مالی این شرکت ها و بالتبع جلب اعتماد سرمایه گذاران فعلی و آینده را در نظر گرفت .
یا تاثیر موسسات حقوقی طرف مشورت آمازون یا اوبر در تمامی مراحل تاسیس ، تغییر و اداره روزانه آنها را در نظر داشت .
یا نهادها و موسسات سنجش کیفیت که پای ثابت همه کسب و کارهای موفق دنیا بوده و هستند ، را باید به حساب آورد .
مادامی که شرکت های نوپا و دیرپای ما خودشان حسابرسی می کنند ، خودشان قرار داد تنظیم میکنند و مسائل حقوقی را حل و فصل میکنند و یا آنکه خودشان از کیفیت خودشان گزارش تهیه کرده و منتشر می کنند ، انتظار موفقیت در ابعاد بزرگ ، انتظار نابجایی است .
البته همه داستان این نیست …
به نکته مهم و جذابی اشاره داشتید جناب ٰکچویی عزیز، واقعیتی که نمیدونم شرکتهای ما هم بهش توجه خواهند کرد یا نه!؟
ممنون که با نظر خودتون این نوشته رو کاملتر از اون چیزی که بود کردید 🙂
سلام
اگه امکان پرداخت دلاری رو هم ایجاد کنید و با پی پال رقابت رو در رو بکنید عالی میشه
سلام، قطعا تو فکرش هستیم اما شاید نه یه این زودی زودها ؛)
ماه همیشه مشکل دلاری داریم نه ریالی
امیدواریم که این قضیه حل بشه
باید بگم که من خیلی وقته که زرین پال رو دنبال میکنم و یکی از همراهانش هستم ، زرین پال مثل اسمش زرین و ماندگار ، اگرچه برند بسیار با ارزشی در زمینه مالی و پرداخت شده ، آرزوی موفقیت برای زرین پال و تیم موفقش
مطلب مفیدی بود
ممنون