حدود یک دهه پیش، پیپال مافیا نقش عمدهای در احیای صنعت فناوری ایفا کرد. داستان پشت این گروه از رهبران تکنولوژی نشان میدهد که موفقیت چیزی فراتر از شانس و اتفاق است.
حدود یک دهه پیش، پیپال مافیا نقش عمدهای در احیای صنعت فناوری ایفا کرد. داستان پشت این گروه از رهبران تکنولوژی نشان میدهد که موفقیت چیزی فراتر از شانس و اتفاق است
قبل از هر چیزی اجازه دهید مفهوم پیپال مافیا را توضیح دهیم، پیپال مافیا به تعدادی از اعضای پیپال گفته میشود که پس از فروش پیپال به ایبی از ادامهی کار استعفا دادند و به کارآفرینی و ساخت شرکتهای نوآورانه روی آوردند. اگر به صورت همهجانبه به موضوع پیپال مافیا توجه کنیم؛ به جای مافیا میتوانیم این اتفاق را یک دیاسپورا بنامیم. دیاسپورا به مهاجرت و آوارگی اجباری یا اختیاری گروهی از مردم اطلاق میشود.
“ما از میهنمان بیرون انداخته شدیم، آنها معبد ما را به آتش کشیدند. به همین دلیل در چهار گوشهی جهان پراکنده شدیم و خانههای جدید خود را ساختیم.”
این جملهای است که دیوید ساکس مدیرعامل سابق پیپال بر آن معتقد است.
موفقیت استارتآپها یک اتفاق بسیار نادر است، و اتفاق نادرتر از آن این است که بتوانند در پایان فعالیتهای خود بیش از یک میلیارد دلار سود کنند. اما این اتفاق برای پیپال افتاد. پایان پیپال برای بنیانگذارانش(فروش به ایبی) به یک نوع سرمایهگذاری و برای اقتصاد محلی به یک کاتالیزور جهت تجدید حیات اقتصادی تبدیل شد. کارکنان پیپال نتوانستند ساختار بوروکراتیک ایبی را تحمل کنند و در عرض ۴ سال، تعداد زیادی از آنها ایبی را ترک کردند.
پیترتیل همبنیانگذار پیپال تعداد اعضای پیپال مافیا را حدود ۲۲۰ نفر میداند. این ۲۲۰ نفر پس از ترک ایبی شروع به ساخت شرکتهای نوآورانه خود کردند که هماکنون میتوان آنها را با ارزشترین شرکتهای جهان دانست.
- تسلاموتور: ۲۷.۵ میلیارد دلار ارزش در بازار
- لینکدین: ۲۰.۴ میلیارددلار ارزش در بازار
- پلانتیر: ۹ میلیارد دلار ارزش بازار
- اسپیس ایکس: ۷ میلیارد دلار ارزش بازار
- یلپ: ۵.۲۶ میلیارد دلار ارزش در بازار
- یوتیوب: ۱.۶۵ میلیارد دلار ارزش در بازار
- یامر: ۱.۲ میلیارد دلار ارزش در بازار
تعدادی از اعضای پیپال مافیا و شرکتهایی که توسط آنها ساخته شد
جاوید کریم
نقش در پیپال: طراحی و اجرای سیستم ضدتقلبی پیپال
پس از پیپال: جاوید کریم، چاد هرلی و استیو چن که هر سه جزو کارمندان شرکت پیپال بودند، یوتیوب را تاسیس کردند. هنگامیکه گوگل، یوتیوب را به میزان ۱.۶۵ میلیارد دلار در ماه نوامبر سال ۲۰۰۶ خریداری کرد، جاوید کریم شروع به ایجاد کسبوکار جدیدی به نام Youniversity کرد.
جرمی استوپلمن
نقش در پیپال: به عنوان یک مهندس وارد پیپال شد، در حالیکه هنوز پیپال شکل نگرفته بود و با عنوان x.com فعالیت میکرد.
پس از پیپال: به محض اینکه پیپال توسط ایبی خریداری شد استعفا داد و پس از یک سال حضور در مدرسه بازرگانی هاروارد، شروع به راهانداری کسبوکار جدیدی (همراه با راسل سیمون) به نام Yelp کرد.
اندرو مککورمک
نقش در پیپال: سال ۲۰۰۱ به عنوان دستیار پیتر تیل وارد گروه پیپال شد و همکاری نزدیکی با وی داشت.
پس از پیپال: همراه پیتر تیل ماند و در راهاندازی و توسعهی شرکت Clarium و … به اوکمک کرد.
پرمال شاه
نقش در پیپال: شش سال به عنوان مدیرمحصول پیپال فعالیت کرد.
پس از پیپال: او یک سازمان غیرانتفاعی به نام کیوا را راهاندازی کرده است که به مردم اجازه میدهد به کارآفرینان و دانشجویان بیش از ۷۰ کشور از طریق اینترنت وام بدهند.
لوک نوسک
نقش در پیپال: یکی از بنیانگذاران پیپال در کنار افرادی مثل پیتر تیل، ایلان ماسک، مکس لوچین و کن هووری.
پس از پیپال: پس از تصاحب پیپال، شروع به مسافرت و گشتن دور دنیا کرد. بعد از آن شرکت سرمایهگذاری slogan را بنیان نهاد.
کن هووری
نقش در پیپال: یکی از بنیانگذاران و کارشناس ارشد امور مالی بین سالهای ۱۹۹۸-۲۰۰۲
پس از پیپال: او در سال ۲۰۰۴ برای ساخت یک شرکت سرمایهگذاری با پیتر تیل همکاری میکرد، اما این همکاری طولی نکشید. در سال ۲۰۱۲ او یک پلتفرم یادگیری آنلاین به نام Popexpert ساخت که به کاربران امکان اتصال چهره به چهره با کارشناسان در طیف گستردهای از زمینهها را میداد.
دیوید ساکس
نقش در پیپال: از شرکت مشاوره مدیریت مک کینزی به پیپال پیوست و مدیرارشد عملیاتی این شرکت بود.
پس از پیپال: دیوید ساکس یکی از پرافتخارترین افراد پیپال مافیا است که همواره به رزومهی پربار خود میبالد. او پس از به کنترل گرفتن فعالیتها توسط ایبی کار خود را رها کرده و شروع به فعالیت در حوزههای مختلف نمود. او وبسایت Geni.com را راهاندازی نمود، اما به دلیل مشکلاتی که وجود داشت، تصمیم گرفت ابزاری برای افزایش بهرهوری کارکنان و به اشتراکگذاری اطلاعات آنها ایجاد کند. از همین رو وبسایت یامر را راهاندازی کرد که در سال ۲۰۱۲ به مبلغ ۱.۲ میلیارد دلار توسط مایکروسافت خریداری شد.
پیتر تیل
نقش در پیپال: همبنیانگذار و مدیرعامل پیپال
پس از پیپال: پس از دریافت ۵۵ میلیون دلار از سهم ۳.۷ درصدی خود از معامله با ایبی، بلافاصله صندوق سرمایهگذاری Clarium را راهاندازی کرد.
رید هافمن
نقش در پیپال: یکی از اعضای هیئت مدیرهی پیپال
پس از پیپال: تاسیس شبکهی اجتماعی لینکدین که به یکی از پر ارزشترین شبکههای اجتماعی در عصر کنونی تبدیل شده است.
مکس لوچین
نقش در پیپال: یکی از بنیانگذاران و مدیر ارشد فناوری در پیپال
پس از پیپال: او از فروش پیپال حدود ۳۴ میلیون دلار دریافت کرد و شرکت اسلاید را بنیان نهاد. در سال ۲۰۱۰ گوگل این شرکت را به میزان ۱۸۲ میلیون دلار خریداری کرد. مکس لوچین از سال ۲۰۰۴ در توسعهی یلپ نیز همکاری میکرد. او عضوی از هیئت مدیره شرکت خدمات مالی Evernote شد و اخیرا نیز شرکتی در حوزهی تامین مالی پروژهها به نام HVF راهاندازی کرده است. او همواره خودش را مشغول نگه میدارد.
ایلان ماسک
نقش در پیپال: یکی از بنیانگذاران و بزرگترین سهامدار شرکت پیپال
پس از پیپال: ایلان ماسک از فروش پیپال به اندازهی ۱۶۵ میلیون دلار سهم به دست آورد. سپس او دو شرکت موفق و باارزش به نامهای اسپیس ایکس(شرکت تولیدکنندهی محصولات صنایع هوافضایی تجاری در آمریکا) و تسلا موتورز(تولیدکنندهی خودروهای برقی) را راهاندازی نمود.
اتفاقاتی که منجر به موفقیت پیپال مافیا شد
این یک اتفاق فوقالعاده است، اجازه دهید با یک مقایسه به شما نشان دهم که چه اتفاقی رخ داده است. شرکت گوگل مابین ۲۰۰۰۰تا ۳۰۰۰۰ کارمند دارد. از بین این تعداد کارمند تنها سه شرکت موفق پدید آمده است که این شرکتها ارزشی حدود ۱۰ میلیارد دلار دارند. در واقع پیپال با ۱/۱۰۰ تعداد کارکنان، حدود ۳.۵ برابر نتیجه و اثربخشی داشته است. به عبارت دیگر میزان موفقیت پیپال حدود ۳۵۰ برابر گوگل است. اما چگونه این اتفاق رخ داد؟
اگر جستجویی در اینترنت داشته باشید، متوجه خواهید شد که داستان پیپال مافیا در سالهای اخیر بسیار بیشتر از سال ۲۰۰۷ که این اتفاق افتاده بود طنینانداز شده است. چرا؟ به خاطر اینکه نشان دهند آینده ساختنی است و برای ساخت آن باید تلاش کرد. در واقع موفقیتهای امروز نتیجهی تلاش افرادی در گذشته بوده است.
اول: دوستی؛ محور اصلی روابط درون شرکت
اغلب مردم پیپال مافیا را شبکهای از افراد توصیف میکنند که با نوآوریهای خود دنیا را تکان دادهاند، اما پیتر تیل نسبت به چنین توصیفی مردد است و میگوید: من ترجیح میدهم از واژهی “دوستی” به جای شبکه استفاده شود. من فکر میکنم “دوستی” یک قطعهی حیاتی در محل کار است. چیزی که در دنیای ما بسیار نادیده و دستکم گرفته میشود. مهمترین دلیل موفقیت پیپال مافیا توسعه و حفظ دوستیهای واقعی بود.
پیتر تیل، مدیرعامل سابق پیپال: هنگامیکه من و مکس لوچین در مورد توسعهی شرکت صحبت میکردیم، تنها چیزی که از او خواستم این بود که شرکتی بسازیم که در آن همه دوست واقعی هم باشند، بدون توجه به اینکه آینده شرکت چه خواهد شد. فقط دوستیهاست که باید زنده بمانند. این یک هدف آرمانی برای ما شد، ما نه تنها بهترین دوستانمان را استخدام کردیم، بلکه همهی آنهایی را که فکر میکردیم بتوانند دوستان خوبی برای ما باشند را نیز به جمعمان افزودیم.
البته بسیاری از این دوستیها از دانشگاه استنفورد آغاز شده بود، کیت رابیس، رید هافمن، دیوید ساکس، کن هاوری همگی قشر تحصیلکرده، خلاق و با پشتکار بودند. برخی دیگر از توسعهدهندگان نیز همکلاسیهای سابق مکس لوچین در دانشگاه ایلینوی بودند که توسط وی به پیپال دعوت شدند.
بنابراین اولین نکتهی مهمی که در پیپال و یا بهتر در پیپال مافیا رخ داد، اضافه شدن کارکنان شرکت از طریق یک شبکهی دوستی بود. پیتر تیل میگوید؛ این شبکهی دوستی به ما کمک کرد تا از کنار هم بودن انگیزه بگیریم و به مشکلات به عنوان اهرمی برای توسعه نگاه کنیم.
دوم: تمرکز کل تیم بر اهداف و تلاش مداوم برای یادگیری
پیتر تیل میگوید سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ مکالماتی که در سیلیکون ولی صورت میگرفت، اغلب حول این محور میچرخید که تکنولوژی مرده است و سرمایهگذاران و کارآفرینان باید تلاشهای خود را در جاهای دیگری متمرکز کنند، اما ما قویا بر اهدافمان تمرکز کرده بودیم.
پس از آن نیز، همان زمانی که همه احساس میکردند پیپال بزرگترین اشتباه تاریخ را انجام داده است و تلاشهای چند ساله اش را به راحتی از دست داده، ما به صورت دستهجمعی بر این باور بودیم که تکنیکهایی که حین ساخت پیپال آموختهایم میتواند منجر به نوآوریهای جدیدتری شود و ما با محصولات جدید دنیا را منفجر خواهیم کرد.
دیویدساکس میگوید: اگر به شرکتهای راهاندازی شده توسط اعضای پیپال مافیا توجه کنید(یوتیوب، یلپ، یامر، لینکدین و …) همگی ایدههای بسیار متفاوتی از پیپال هستند. اما من فکر میکنم تکنیکها و راهکارها برای انتخاب ایدههای قابل مقیاس و علاوه بر این اعتمادبه نفس شروع یک کار بینظیر از پیپال نشات گرفت.
سوم: درک درست از مفهوم کارآفرینی
شروع راهاندازی یک شرکت بزرگ نه ساده است و نه غیرممکن؛ اگر شما عضوی از یک شرکت با وضعیت عالی باشید، تصور میکنید که شروع یک کسبوکار جدید خیلی آسان است. کارآفرینانی که کار خود را از چنین شرکتهایی آغاز کردهاند، دشواری شروع یک شرکت جدید را دست کم میگیرند و نمیتوانند به درستی با سختیهای کارآفرینی کنار بیایند. به همین دلیل است که کارکنان پیپال حدود ۳۵۰ برابر بیشتر از کارکنان گوگل موفقیت کسب کردهاند.
1 دیدگاه