چالشهایی که استارتآپها با آنها مواجه میشوند در استارتآپهای مختلف و همچنین سطوح مختلف یک استارتآپ متفاوت است و نمیتوان یک نسخهی واحد برای همهی آنها پیچید. با اینحال، میتوان مسیر را شفافتر کرد و با آگاهی از تمام خطرات وارد این حوزه شد.
مطمئنا تاکنون در مورد نظریهی “بقای اصلح” چیزهایی شنیدهاید، این نظریه که توسط هربرت اسپنسر بیان شده، بر این عقیده است که برای چیره شدن بر محیط، باید سیاستی دنبال شود که در آن هیچ حمایتی از ضعیفترها به عمل نیاید. از طرف دیگر یک ضربالمثل معروف میگوید دریای صاف و بدون موج هرگز از شما ملوانان خوبی نمیسازد. هر دوی این تئوریها میتوانند تعریف مناسبی از دنیای استارت آپها باشند. تعاریفی که بیشتر از اینکه ترسناک باشند، انگیزهبخش هستند، اما نشان میدهند که باید با احتیاط بیشتری رفتار کرد.
چالشهایی که استارت آپ ها با آنها مواجه میشوند در استارت آپ های مختلف و همچنین سطوح مختلف یک استارت آپ متفاوت است و نمیتوان یک نسخهی واحد برای همهی آنها پیچید. با اینحال، میتوان مسیر را شفافتر کرد و با آگاهی از تمامِ خطرات وارد این حوزه شد.
راهاندازی یک استارتاپ به خودی خود و همچنین ورود به حوزهی فناوریهای مالی کار سخت و پرچالشی است، حال اگر این مشکلات را با چالشهای راهاندازی استارت آپ در اکوسیستم کارآفرینی ایران هم ترکیب کرد، موفقیت تقریبا به عددی مابین صفر تا یک ضرب میشود.
در ادامه میخواهیم تعدادی از مسائل و مشکلاتی که استارت آپ های فین تک مانند درگاه پرداخت اینترنتی با آنها دست و پنجه نرم میکنند را بررسی میکنیم.
دنیای واقعی سختتر از چیزی است که تصورش میکنید
اگر از لحاظ احساسی و صرفا برحسب علاقه میخواهید وارد این حوزه شوید، مسیر بسیار دشواری پیش رو خواهید داشت. براساس یک اصل روانشناسی به نام دانینگ کروگر، افراد تا زمانیکه به صورت تخصصی وارد یک حوزه نشوند، از توهم برتری رنج میبرند. لذا اگر تصور میکنید که این حوزه بسیار جذاب است، توصیه میکنم کمی بیشتر راجع به این حوزه تحقیق کنید.
با داشتن یک ایدهی استارتاپی خوب میتوانید به موفقیت دست پیدا کنید، اما پشتبند آن باید بسیاری از مشکلات و سختیها را تحمل نمایید، پشتکار داشته باشید و کارهای بزرگی را انجام دهید.
یافتن یک ایدهی منحصربه فرد که قبلا اجرایی نشده باشد، مشکل است
بسیاری از کارشناسان معتقدند در راهاندازی یک استارت آپ موفق ۳۰٪ ایده و ۷۰٪ استراتژی اجرا نقش دارند. با این حال، ۸۰درصد از اجرای صحیح یک ایده نیز به خود ایده برمیگردد. به همین دلیل، یک ایدهی استثنایی مهمترین دارایی شما است. اما مشکلی اساسی پیدا کردن یک ایدهی فوقالعاده در حوزه فینتک است.
از آنجاییکه دستیابی به یک ایدهی خاص و منحصربهفرد سخت است و هیچ تضمینی برای موفقیت آن نیست، بسیاری از تیمها سعی در کپیبرداری دارند. در واقع تکرار ایدههای موفق خارجی در مقیاس کوچکتر و محلی میتواند تا اندازهای منطقی و قابل تامل باشد، اما کپیبرداری از ایدههای موفق داخلی کمی غیرحرفهای به نظر میرسد. رقابت زمانی معنا پیدا میکند که شما یک مزیت رقابتی آشکار نسبت به رقیبتان داشته باشید.
جذب سرمایهگذار به نسبت سایر استارتاپ ها سختتر است
علاوه بر آن، اگر به میزان سرمایههای دریافت شده توسط استارت آپ ها توجه کنید، میبینید که استارت آپ های فین تک بیشترین نرخ سرمایه را دریافت کردهاند. این موضوع به خاطر جذاب بودن و یا سودآور بودن زیاد آنها نیست، بلکه به خاطر هزنیههای زیادی است که این استارتآپها متحمل آن هستند. شما باید به اندازهی کافی در این حوزه حرفهای باشید که بتوانید در مقابل سرمایهگذار هزینههای بالای خود را توجیه کنید.
اعتمادسازی در مقابل رقبایی که سالهاست فعالیت میکنند، بسیار چالشبرانگیز است
بعد از بحران شدیدی که اوایل سال ۲۰۰۸ در اقتصاد جهانی با آن مواجه شدیم، مشخص شد که صنعت نوآوریهای مالی یکی از کمبازدهترین حوزهها از جهت نوآوری است. بدین ترتیب جهان با شوک بزرگی به نام فینتک مواجه شد، فینتک طوری مرزهای این صنعت را در هم پیچید که در مدت بسیار اندکی رشد این صنعت از لحاظ استارتآپی از تمام حوزههای دیگر فراتر رفت. این استارتآپها توسعه پیدا کردند، اما همچنان در جلب اعتماد مخاطبانشان با مشکل مواجه شدند.
بانکها اصلیترین رقبای این استارتآپها هستند. جلب اعتماد مردمی که سالهاست با بانکها اخت پیدا کردهاند و عادت به تغییر رفتار آنها حتی با ارائهی خدمات بهتر بسیار سخت است، فضای رقابت را پیچیدهتر ساخت.
زیرساخت و قوانین دقیقی وجود ندارد
علاوه بر چالشهای مختلفی که استارتآپها با آنها مواجه میشوند، در حوزهی فینتک مشکل بزرگی همچون عدم وجود قوانین واضح نیز وجود دارد، در واقع ممکن است بعد از مدتی فعالیت، به دلایل و قوانینی که حتی حدس هم نمیزدید، امکان ادامهی فعالیت از شما گرفته شود. همین موضوع نرخ ورود به این حوزه و فعالیت در آن را به میزان زیادی کاهش داده است.
با وجود همهی این مشکلات، آنطور که به نظر میرسد، در طی سالهای آینده رشد استارت آپ های توسعه پیدا کرده و تعداد آنها بیشتر از هر حوزهی دیگری خواهد شد. چون این استارت آپ ها نوآوری را با یک صنعت بسیار سنتی ادغام میکنند که در اقتصاد جهانی نقش موثری دارد.
نمی دونم چرا مطالب وبلاگ شما همش در راستای تضعیف روحیه هست و غیر مستقیم به رقبا می گین وارد حوزه ما نشوید
انگار حسابی موی دماغ شدن براتون که از این شیوه استفاده می کنید
این نوع نگاه شاید درست نباشه، هدف بیان واقعیتهاست.
مطالب به صورتی بیان شده که ئیگر علاقه مندان به این حوزه جرات نکنند وارد این عرصه بشن!اگه بده پس چرا شما عطاش رو به لقاش نمیبخشید؟؟!!!